پیام های مختلط واقعیت ترکیبی
به گزارش اپ خونه، آنچه از پوشیدن Magic Leap 2، Meta Quest Pro، Vive XR Elite و PSVR2 در CES 2023 آموختیم.
به نقل از برایان هیتر:
اولین تجربه Vive خود را به خوبی به یاد دارم. CES های زیادی پیش بود. من یک سایت متفاوت را مدیریت می کردم. بودجه ها تنگ بود و من بیشترین تجربه را در زمین داشتم، بنابراین به تنهایی رفتم.
من در آن زمان نوع دیگری از آتش داشتم، ۱۰۰ داستان در طول پنج روز نوشتم و در هر اینچ ممکن از طبقه نمایشگاه قدم زدم – حتی مناطقی که به ردیف های متوالی تقسیم می شوند که از طعم وسایل الکترونیکی مصرفی آن روز جدا شده اند.
یک روز بعد، با HTC ملاقات کردم و هدست را گذاشتم. هیاهوی انسانیت آب شد. زیر آب بودم ساکت بود، آرام – مراقبه، حتی آنجا تاریک بود. پرتوها و ماهیهای دیگر در کنار پسزمینه آبی تیرهای قرار گرفتند.
بعد از آن بزرگترین حیوانی که تا به حال در این سیاره وجود داشته است، آمد که خرخر میکند و آرام میخواند. چشم نهنگ آبی نسبت به بقیه شکل عظیمش به طرز شگفت انگیزی کوچک است. اندازه آن تقریباً به اندازه یک گریپ فروت یا سافت بال است. چند بار پلک زد و سعی کرد بفهمد چه چیزی می بیند.
وقتی نسخه نمایشی به پایان رسید، من تمایلی به برداشتن آن و ورود مجدد به جمع نداشتم. برای من این احساس اوج واقعیت مجازی است. سکوت من حق بیمه احمقانه ای را پرداخت کردم تا آواتار جدید را به صورت سه بعدی و همه چیزهای دیگر تماشا کنم.
صحنههای مبارزه سرگرمکننده بود، اما اگر تمام ماجرا نهنگهای فضایی بسیار باهوش و ناوی نوجوان بداخلاق بود که شنا میآموزد، کاملاً راضی بودم.
البته لازم نیست زیر آب باشد. من با چند شبیهساز سیارهای مختلف بازی کردهام که باعث شد برای چند لحظه زودگذر احساس آرامش کنم.
در سالهای پس از آن، من در تمرین مدیتیشن خود نظم بیشتری پیدا کردهام و میتوانم بگویم که این نوع نمایشهای واقعیت مجازی، فناوری کمد هستند که میانبری را برای احساس یک نشستن خوب ارائه میکنند.
مطمئنم همه اینها بیشتر از واقعیت مجازی درباره من می گوید. افراد به سمت تجربیات مختلف جذب می شوند. در چت با شن یه، رئیس جهانی محصولات اچ تی سی، در نمایشگاه، به نسخه ی نمایشی VR دیگری برای کار اشاره کردم.
این شرکت از نوعی بسته بازی به سبک المپیک استفاده می کرد. یکی از حاضران پرسید که آیا شبیه ساز آفیس دارند؟ گفت که دوست دارد از آن به عنوان پایه ای برای آزمایش هدست استفاده کند.
من همیشه شیفته این بوده ام، استفاده از فناوری گران قیمت و قدرتمند برای انجام پیش پا افتاده ترین کارهایی که می توان تصور کرد. شما پیشنهاد دادید که جذابیت توانایی به هم ریختن همه چیز است.
این یک آزادی است برای انجام کاری که اکثر ما در زندگی عادی و غیر مجازی خود انجام نمی دهیم. به Grand Theft Auto فکر کنید، فقط شما عمداً یک فنجان پر از مداد را می کوبید. من قضاوت کنم که دیگران چگونه ضرباتشان را می گیرند.
من در نمایشگاه امسال هدستهای بزرگ را امتحان کردم – بهویژه Magic Leap 2، Meta Quest Pro، Vive XR Elite و PSVR2. این تمرین ارزشمندی بود، از نظر مقایسه و تضاد فنآوریها، و همچنین بینشی در مورد رویکردهای مختلف ارائه داد.
به عنوان مثال، وقتی PSVR2 را نصب میکنید ، فوراً مشخص میشود که چرا بازی برای مدت طولانی در زمینه واقعیت مجازی بسیار محور بوده است. Horizon Call of the Mountain راهی عالی برای آشنایی با این فناوری است.
نسخه ی نمایشی زمانی شروع می شود که کیسه ای از سر شما بیرون کشیده می شود. شما خود را در عقب یک قایق رانی سه نفره می یابید، زیرا به شما توضیح داده شده است که اخیراً برای کمک به یک ماموریت از زندان بیرون آمده اید.
من معمولاً طرفدار تنظیمات طولانی نیستم، اما اینجا منطقی است. شما باید یاتاقان خود را بدست آورید و کمی وقت بگذارید تا از مناظر لذت ببرید زیرا یک باغ حیوانات روباتی زندگی خود را در میان شاخ و برگ می گذرانند.
یکی از دو شخصیت مقابل شما به آرامی پارو می زند تا از شناسایی موجودات شوم تر جلوگیری کند. به طور طبیعی، شما شناسایی می شوید و تمام جهنم از بین می رود. خاموشی سریع وجود دارد، شما غرق می شوید و سپس گیم پلی واقعاً شروع می شود.
یکی از نکات منفی واقعیت مجازی این است که تمام جنبههای عجیب و غریب شکل انسان مجازی کاملاً نمایش داده میشوند، زیرا تمام میدان دید شما توسط بازی اشغال شده است. اما مناظر فوق العاده است.
پس از بالا رفتن از کنار صخره، نماینده سونی در حال اجرای دمو بر روی شانه شما ضربه می زند و به شما یادآوری می کند که همه چیز را وارد کنید. هنگامی که در نهایت هدست را بردارید، خود را در موقعیتی مشابه دموی نهنگ می بینید، در داخل یک مرکز همایش مملو از جمعیت، فقط این بار رهگذران به مدت ۳۰ دقیقه در حال تماشای شما بوده اند.
Magic Leap نقطه مقابل طیف را با ارائه واقعیت ترکیبی خود نشان می دهد. مبارزات مالی این شرکت به خوبی مستند شده است. این منجر به دو چیز کلیدی شد: اول، این شرکت به تازگی اکثریت سهام را به عربستان سعودی فروخته است.
دوم اینکه چرخید . در کوتاهمدت، به نظر میرسد که پول بیشتری برای سرمایهگذاری وجود دارد. بسیاری از شرکتها جیبهای عمیقی دارند و این هدستها برای ۹۹ درصد مصرفکنندگان بسیار گران هستند.
قیمت گذاری یک مسئله بزرگ برای آینده قابل پیش بینی خواهد بود. اگر نقطه شیرینی بین آنقدر گران برای خوب بودن و به اندازه کافی ارزان برای مقرون به صرفه بودن وجود داشته باشد، تا اینجای کار دست نیافتنی بوده است.
مجیک لیپ مشکلی نداشته است زیرا محصولی ضعیف است. دمویی که در CES دریافت کردم، صادقانه بگویم، باورنکردنی بود. در یکی، یک اسکن سه بعدی از مغز انسان ظاهر می شود که راه استفاده در تنظیمات پزشکی را نشان می دهد.
در دیگری، کوهی برمی خیزد. در پیش زمینه، یک آتش سوزی پیشروی می کند. هلیکوپترهای کوچک در هوای بالا دور می چرخند.
در حالی که تجربه واقعیت ترکیبی به اندازه VR عمداً منزوی نیست، گم شدن در آن همچنان آسان است. سریع کلیک میکند. واقعا شبیه آینده است. کارآمدی فناوری در این زمینه، شاید کاملاً سؤال دیگری باشد.
به خاطر دارید که چگونه قرارداد عظیم نظامی مایکروسافت با هولولنز تا حدی به دلیل این واقعیت که خونریزی نور روی صورت یک سرباز به طور بالقوه توسط طرف مقابل قابل مشاهده بود، شکست خورد؟
البته این یک مثال چشمگیر است، اما کارهای زیادی باید انجام شود تا این نوع سیستم ها واقعاً برای تجارت ارزشمند شوند. با این حال، از بین سه هدست MR که من امتحان کردم، Magic Leap واقعاً برجسته بود. همچنین بیش از دو برابر قیمت سیستم های HTC و Meta است.
Ye در گفتگوی ما نبرد برای قیمت گذاری را به عنوان “مسابقه به سمت پایین” توصیف کرد. من مطمئناً موافقم که رواج سیستمهای بد AR/VR/MR احتمالاً یک شکست خالص برای صنعت است.
مطمئنا، چیزهایی مانند Google Cardboard بسیار در دسترس بودند، اما آیا تجربه بد VR بهتر از عدم تجربه است، وقتی صحبت از پیشبرد صنعت می شود؟
Ye میگوید: «غولهایی که واقعاً میخواهند برهم بزنند، در این مسابقه تا انتها هستند و هدستهای ارزانقیمتی میسازند که پولشان را از دست میدهند. «در پایان روز، هزینه دادههای شخصی شما چقدر است؟
ما یک شرکت رسانه اجتماعی نیستیم. مدل کسب و کار ما به درآمد تبلیغاتی متکی نیست، بنابراین کاری نیست که ما انجام دهیم. ما می خواهیم سخت افزار خوبی بسازیم.»
بیت «دادههای شخصی» در اینجا، البته، نمونهای از شرکتهایی است، مانند متا، که در بازی کسب درآمد از داده هستند.
آیا استفاده از اطلاعات شخصی خود برای یارانه دسترسی ارزشش را دارد؟ من فکر می کنم بستگی به شخص دارد. بسیاری از مردم در عرصه رسانههای اجتماعی بیشتر با قیمتی کمتر تسلیم شدهاند.
چیزی که به نظر میرسد همه طرفها روی آن توافق دارند این است که ورود اجتنابناپذیر اپل به این فضا – در صورت موفقیتآمیز بودن – یک نتیجه مثبت خواهد بود. افزایش جزر و مد، کشتیها، و غیره.
مطمئناً این امر اعتباری برای فناوری است که دههها به نظر میرسد چیز بزرگ بعدی است. سوال بعدی اجتناب ناپذیر این است: آیا فضای کافی برای همه وجود خواهد داشت؟