چرا ارزش ویژه محصول به یک تجارت ضروری برای آینده محصولات دیجیتال تبدیل شده است
به گزارش اپ خونه، از لحاظ تاریخی، نوآوری محصول بر اکثریت متمرکز بوده و اغلب بسیاری از رقبا را پشت سر گذاشته است.
این یک چرخه پیوسته ایجاد میکند که در آن تعداد معدودی شکافها را در بازار شناسایی میکنند، محصولی را بر اساس تفسیر خود از شکافهای گفته شده توسعه میدهند، و در طول زمان ویژگیهای جدیدی را برای جلب نظر اکثریت پیشبینیشده اضافه میکنند.
در حالی که این چرخه ممکن است موفقیت آمیز تلقی شده باشد، واقعیت این است که افراد را پشت سر گذاشت – ایجاد و تشدید چالش برای کسانی که به دلایل مالی، جغرافیایی، ذهنی، فیزیکی یا عاطفی قادر به دسترسی به محصولات دیجیتال نیستند.
دادههای اخیر نشان میدهد که ۷۳ درصد از Gen Zers برندها را بر اساس باورها و ارزشهایشان خریداری میکنند یا از آنها حمایت میکنند، که نشان میدهد شرکتها برای ایجاد محصولاتی که برای همه کار میکنند استانداردهای بالاتری دارند.
به منظور موفقیت در بازار امروز، شرکتها باید برای حاشیهسازی بسازند و به طور بسیاری گسترش پیدا کنند – این مسیر جدید برای نوآوری محصول شتابیافته و فراگیر است.
ایجاد تجارب عادلانهتر نه تنها منجر به تولید محصولات بیشتر میشود که میتوانند توسط افراد بیشتری مورد استفاده قرار گیرند، بلکه میتواند با پیشرفتهایی که چالشهای منحصربهفرد را برطرف میکنند و به ایجاد اعتماد به برند کمک میکنند، تأثیر تجاری بیشتری داشته باشد.
ایجاد مسیری برای ارزش ویژه محصول
سازمانهایی که عمداً محصولاتی را برای طیف کامل تفاوتهای انسانی ایجاد میکنند، به این معنا که با در نظر گرفتن کسانی که از لحاظ تاریخی از این فرآیند کنار گذاشته شدهاند، برای عدالت محصول میسازند.
این می تواند به بهبود نحوه ساخت محصولات در شرکت و در سراسر صنعت در طول زمان کمک کند.
تیم های ارزش ویژه محصول به عنوان شریک، حمایت و آموزش دیگران در طول فرآیند توسعه محصول و شرکت شناخته می شوند و به تیم ها کمک می کنند تا تصمیماتی را اتخاذ کنند که جنسیت، نژاد، سن، قومیت، توانایی، فرهنگ و سایر تغییرات انسانی را در نظر بگیرد.
قدرت کامل فناوری نوظهور را نمی توان بدون مجموعه ای متنوع از تخیل برای تقویت آن درک کرد.
اکثر شرکتها شیوههای طراحی فراگیر را اتخاذ کردهاند و تلاش میکنند تا کشف کنند چه کسانی از لحاظ تاریخی شامل چه کسانی بودهاند و چه کسانی از فرآیند توسعه محصول کنار گذاشته شدهاند تا اطمینان حاصل شود که مجموعهای از افراد مختلف روی میز مینشینند.
عدالت (Equity) به طیف کامل فکر می کند، شامل شیوه های طراحی فراگیر، در عین حال اندازه گیری پاسخگویی، درک تفاوت های ظریف، و تفسیر و بازجویی از سیستم ها است.
این روشی را برای در نظر گرفتن همه اشکال تنوع و تفاوت انسانی در طول فرآیند طراحی و توسعه محصول تعریف می کند.
ساختن محصولات عادلانه صرفاً مربوط به نوع دوستی نیست. کاوش در امکانات برای مشتریان جدید و بازارهای جدید، در حالی که مستمر از نیازها و تجربیات مشتریان فعلی بهره می برد، فرصت هایی را برای گسترش، نفوذ و رشد بازار ایجاد می کند.
تیموتی باردلاونز مدیر ارزش ویژه محصول در Adobe است، جایی که او بر تقویت تعهد Adobe برای ساخت محصولات عادلانه تر تمرکز می کند – از طریق اهداف تحقیقاتی و ایجاد مشارکت در سراسر Adobe، و در جوامعی که از لحاظ تاریخی سرمایه گذاری کمتری دارند و به حاشیه رانده شده اند، تیم او آینده ای را برای ایجاد فرآیندهای عادلانه تر در مورد تمام جنبه های تحقیق، طراحی و توسعه محصول متمرکز می کند.
تیموتی پنج استراتژی اصلی خود را برای کسانی که مسیر خود را برای ساختن محصولات و ابزارهای عادلانه آغاز کردهاند، به اشتراک می گذارد.
۱. اجرای ارزش ویژه محصول از ابتدا و پس از آن
هنگام ساخت محصولات با در نظر گرفتن عدالت، تیم ها می توانند محصولات را سریعتر، برای مخاطبان وسیع تر، با موفقیت بیشتر و ریسک کمتر عرضه کنند.
خیلی اوقات، رفع سریع محصولات دیجیتال خطراتی را ایجاد می کند که از اشکالات بیشتر تا چالش های دسترسی بیشتر کاربر را شامل می شود.
چه برای دسترسی، طراحی فراگیر یا سایر موارد استفاده منحصربفرد، این فرآیندها باید در ابتدای چرخه عمر توسعه محصول پیاده سازی شوند، نه اینکه پس از ارسال محصولات، در نهایت هزینه بیشتری برای سازمان داشته باشند.
با بهرهگیری از تخصص تیمهای ارزش ویژه محصول، سازمانها میتوانند از حمایت آنها استفاده کنند تا اطمینان حاصل شود که نه تنها جوامعی که از لحاظ تاریخی سرمایهگذاری کمتری دارند در فرآیند توسعه محصول گنجانده شدهاند، بلکه تیمها، سازمانها و شرکتها نیز در قبال نتایج پاسخگو هستند.
۲. اولویت دادن به عدالت (Equity ) در سراسر سازمان
برای کمک به تیمهای محصول برای ایجاد عدالت در فرآیند توسعه، سازمانها باید عدالت را در همه جنبههای محصولات، خدمات و فرهنگ شرکت خود در اولویت قرار دهند.
این به تیمهای محصول کمک میکند تا نتایج واقعی را برای افراد ایجاد کنند – و تفکر و اهداف مشترک ما را برای ایجاد چارچوبها، مکانیسمها و رویکردها بالا ببرند تا عدالت در همه موارد در اولویت قرار گیرد.
برای انجام این کار، سازمانها ابتدا باید اهداف و اصول خود را ارزیابی کنند تا بررسی کنند که تیمها چگونه محصولات را به جلو میبرند، و اینکه آیا آنها محصولات و تجربیات عادلانه ایجاد میکنند یا خیر.
در غیر این صورت، سازمان ها باید به دنبال بازسازی اصول خود باشند تا در هنگام ایجاد فرآیندهای عادلانه تر در چرخه عمر محصول، آنها را راهنمایی کنند. این ویژگی باید در هر منطقه مدل و الگو شود – از دسترسی به طراحی فراگیر و فراتر از آن.
به عنوان مثال، ما اخیراً در Adobe رویکرد خود را برای دسترسی مجدد ارزیابی کردیم، و اصول جدیدی را ایجاد کردیم که با ارزشهای اصلی ما همخوانی دارد و پایه و اساس آنچه را که ما باور داریم تشکیل میدهد – یعنی همه باید بتوانند تجارب دیجیتالی ایجاد کنند، تعامل داشته باشند و با آنها درگیر شوند.
سه اصل – مشارکت، شفافیت، و نوآوری – بهعنوان راهنمای ما عمل میکنند، زیرا ما متفکرانه فناوری فراگیر ایجاد میکنیم که در زندگی مردم تفاوت ایجاد میکند.
ما با هدایت اصول دسترسی جدید خود، هیئت دسترسی Adobe را برای تعیین استراتژی، بررسی پیشرفت و نظارت بر تعهد خود برای حمایت از افراد دارای معلولیت تشکیل دادیم.
من (تیموتی باردلاونز) یکی از اعضای هیئت مدیره هستم و بقیه اعضا شامل رهبران Adobe با زمینه ها و نقش های مختلف – با دیدگاه ها و بینش های آنها می باشد.
۳. ایجاد روابط متقابل و خلاقانه در جامعه
امروزه، معمولاً تفسیر بینشهای کیفی یک چالش چند بعدی است که در آن محققان مضامینی را بر اساس درک خود از بازخورد شرکتکنندگان ایجاد میکنند.
این بینشها سپس به صاحبان محصول و طراحان منتقل میشود که اهداف، تجربیات و چالشهای شرکتکننده را از طریق تفاسیر خود فیلتر میکنند و بر روی دادههایی که بهعنوان دست یافتنی، مطلوب یا مطلوب برای نتایج از پیش تعیینشده دیده میشوند، تثبیت میکنند.
این فرآیند برای جمع آوری بینش ناکافی است. حتی گنجاندن عمدی نژاد/قومیت، جنسیت، سن، وضعیت توانایی و تنوع جغرافیایی در انتخاب شرکت کنندگان پژوهشی معمولاً کافی نیست.
برای موفقیت، تیم های محصول باید یک فرآیند خلاقانه را معرفی کنند که در آن با جوامع و متخصصان مشارکت می کنند تا از تجربیات زندگی شده خود استفاده کنند.
۴. موفقیت را دوباره ارزیابی کنید
ارزیابی مجدد موفقیت نیز گفتگویی درباره قدرت است. قدرت تأثیرگذاری بر سیاست ها، معیارها، اهداف و نتایج.
سوال این است که “آیا ما حاضریم درد را احساس کنیم؟” این درد استعاره ای از تحریکی برای بازجویی از توانایی رهبران برای بیان آنچه که نردههای محافظ وجود دارد، برای روشن شدن میزان ریسکی که در هنگام متعادل کردن ضررهای متریک بالقوه برای منافع اجتماعی متحمل میشوند، است.
ضرر متریک ترسی است که به طور جدایی ناپذیری با فرهنگ تجاری متمرکز بر سود کوتاه مدت و پیروزی بازار بر تأثیر بلندمدت مرتبط است.
هنگام در نظر گرفتن تأثیر بلندمدت این رویکردها، رهبران باید مزایایی مانند افزایش اعتماد و مشروعیت برند، افزایش نفوذ بازار، بخشهای جدید بازار، و همچنین کارایی و کاهش هزینه را در نظر بگیرند. در حالی که اینها به راحتی یا بلافاصله قابل اندازهگیری نیستند.
۵. برای یکی بسازید، به تعداد زیادی گسترش دهید
ساخت به طور بسیار – بیشتر تیم های محصولات دیجیتال بر روی این گروه از افرادی تمرکز می کنند که مشکلی برای دسترسی و استفاده از محصولات دیجیتال ندارند.
آنچه در حاشیه باقی می ماند افرادی هستند که نسبت به محصول شک دارند و کسانی که به دلیل محدودیت های ذهنی، فیزیکی، عاطفی یا جغرافیایی نمی توانند به محصول دسترسی پیدا کنند.
این گروه هدف از افراد اغلب جایی است که نوآوری واقعی نهفته است. ایجاد حاشیه برای نوآوری محصول و نتایج عادلانه برای افرادی که از محصولات دیجیتال استفاده می کنند ضروری است.
قدرت کامل فناوری نوظهور را نمی توان بدون مجموعه ای متنوع از تخیل برای تقویت آن درک کرد.
کسبوکارها باید جهانشمولی هدفمند را در نظر بگیرند ، مفهومی که جان آ. پاول، مدیر مؤسسه Othering & Belonging در دانشگاه کالیفرنیا برکلی که توسط آن سیاستها با هدفی جهانی تدوین میشوند، اما رویکرد دستیابی به آن هدف بر اساس هویتهای اجتماعی خاص متفاوت است، ارائه کرد.
در توسعه محصول، جهانشمولی هدفمند بر هویتهای متقاطع افراد به حاشیه رانده شده تمرکز میکند تا راهبردهایی را توسعه دهد که به این گروهها کمک کند و به دستیابی به یک هدف جهانی کمک کند.
به عنوان مثال، این هدف جهانی می تواند ایجاد یک حساب بانکی، یا گرفتن یک سفر یا ارسال محتوا باشد. تیم های محصول می توانند برای درک نیازها و محدودیت های به حاشیه رانده ترین مشتری خود کار کنند و استراتژی هایی را برای کمک به دستیابی به آن هدف ایجاد کنند.
نگاه به آینده محصولات دیجیتال
هدف ما این است که با ایجاد فرآیندهای عادلانه تر در مورد تمام جنبه های تحقیق، طراحی و توسعه محصول، استاندارد جدیدی برای نحوه تولید محصولات صنعت فناوری ایجاد کنیم.
در حالی که کار مداوم در کل سازمان مورد نیاز خواهد بود، ما قادر خواهیم بود چارچوبی ایجاد کنیم که اطمینان حاصل کند که جوامعی که از لحاظ تاریخی سرمایه گذاری کمتری دارند، در فرآیند توسعه محصول و در مکانیسم های پاسخگویی در نظر گرفته، منعکس و مورد احترام قرار می گیرند.
با خرید، ساختار، اهداف و کمی خوشبینی، پتانسیل تأثیرگذاری و نوآوری بیپایان است – و برابری بیشتر قابل دستیابی است.