Fifth Wall، با تمرکز بر فناوری املاک و مستغلات و مدیریت ۳.۲ میلیارد دلار، به نظر می رسد حتی بیشتر از بازار خود را بخورد
به گزارش اپ خونه، جاه طلبی برندان والاس تقریباً بی حد و حصر به نظر می رسد. شرکت سرمایه گذاری مستقر در لس آنجلس که والاس و یکی از بنیانگذاران آن براد گریوی کمتر از هفت سال پیش راه اندازی کردند، در حال حاضر ۳.۲ میلیارد دلار دارایی تحت مدیریت دارد.
اما آن شرکت، Fifth Wall ، که استدلال میکند بازده مالی هنگفتی در تقاطع املاک و فناوری وجود دارد، نگران هضم این سرمایه نیست. سرمایهگذاران سختگیر – CBRE، Starwood، و Arbor Realty Trust از جمله آنها – به نظر نمیرسد نگران باشند.
نگران نباشید که همین ماه گذشته، Fifth Wall بزرگترین صندوق سرمایهگذاری روی سرمایهگذاری متمرکز بر استارتآپهای فناوری املاک و مستغلات را با سرمایه ۸۶۶ میلیون دلاری بست، یا اینکه یک صندوق ۵۰۰ میلیون دلاری را در اوایل سال ۲۰۲۲ بسته بود که هدف آن کربنزدایی صنعت املاک بود.
مهم نیست که علاوه بر این دو تلاش، Fifth Wall فوریه گذشته با یک دفتر لندن و یک صندوق ۱۴۰ میلیون یورویی به اروپا نیز گسترش یافت. (همچنین یک دفتر بزرگ در نیویورک، یک دفتر در سنگاپور، و یک حضور در مادرید.)
در مورد این واقعیت که ساختمان های اداری به طور خاص با ترکیبی از اخراج، سیاست های کار از خانه و نرخ های بهره بالاتر شوکه شده اند، والاس می گوید که آن را یک فرصت می داند.
علاوه بر این، والاس در حال حاضر فرصتهای بیشتری را میبیند که میخواهد دنبال کند، از جمله در آسیا، و همچنین در زمینه زیرساختها، از جمله خرید و ساخت «شبکههای خورشیدی و میکرو و نیروگاههای بادی در مقیاس کاربردی» که Fifth Wall قصد دارد در آن سرمایهگذاری کند و که تامین مالی خواهد کرد.
این کار بسیار مهم است، به ویژه برای یک لباس ۸۰ نفره که امروزه بزرگترین خروجی آن عبارتند از: OpenDoor، شرکت بیمه اموال Hippo Insurance و SmartRent که فناوری خانه های هوشمند را به مالکان و توسعه دهندگان ساختمان های آپارتمانی می فروشد.
هیچکدام از سهامداران بازار عمومی در امان نبوده اند. با این حال، با صحبت با والاس و تصویری که او از جهان ترسیم می کند، به راحتی می توان فهمید که چرا سرمایه گذاران به تیم او پول می اندازند.
قسمتی از مصاحبه:
TC: چگونه است که بسیاری از شرکای شما در زمینه سرمایه گذاری در املاک و مستغلات سرمایه زیادی را با شما سرمایه گذاری می کنند در حالی که زمان چالش برانگیز برای املاک و مستغلات، به ویژه ساختمان های اداری است؟
BW: این همان تزی است که ما بر آن پایه گذاری شده بودیم، یعنی شما دو صنعت بزرگ در ایالات متحده را دارید، که املاک و مستغلات است که ۱۳ درصد از تولید ناخالص داخلی ایالات متحده است، و فناوری، و آنها در حال برخورد هستند و این نشان دهنده یک انفجار عظیمی از ارزش اقتصادی ما در این نوع چرخه فوق العاده از شرکت های پروتکل که رشد کرده اند دیده ایم.
اکنون، این لایه اضافی در اطراف فناوری آب و هوا کشف شده است. بزرگترین فرصت در فناوری آب و هوا در واقع محیط ساخته شده است.
املاک و مستغلات ۴۰ درصد از انتشار دیاکسید کربن را تشکیل میدهند، و با این حال، اکوسیستم سرمایهگذاری خطرپذیر فناوری آب و هوا از نظر تاریخی تنها حدود ۶ درصد از دلارهای VC آب و هوا را صرف فناوری برای صنعت املاک و مستغلات کرده است.
چگونه مشخص میکنید که کدام وسیله نقلیه – صندوق سرمایهگذاری پرچمدار شما یا صندوق آبوهوای شما – بودجه یک استارتآپ خاص را تأمین میکند؟
چگونه proptech را تعریف می کنیم، فناوری قابل استفاده در ساخت و ساز املاک یا صنعت مهمان نوازی است، بنابراین باید فناوری باشد که فوراً توسط آنها قابل استفاده باشد – که می تواند چیزهای مختلفی باشد.
این می تواند لیزینگ، نرم افزار مدیریت دارایی، فین تک، وام مسکن، سیستم عامل، ورود بدون کلید باشد – اما لزوماً تأثیری بر کربن زدایی صنعت املاک و مستغلات ندارد. این می تواند یک مزیت مشتق باشد، اما تمرکز اصلی آن نیست.
تمرکز اصلی صرفاً این است که شما این صنعت را دارید که برای پذیرش فناوری بسیار کند و دیر بوده است و اکنون شروع به انجام این کار کرده است، و همانطور که انجام می دهد، این همه ارزش را ایجاد می کند. ما قبلاً شش شرکت پرتفوی داشته ایم که سهامی عام شده اند و ما یک شرکت شش ساله هستیم.
[به عنوان یک مثال]، آیا میدانید امروزه چند واحد چند خانواری دارای دستگاه هوشمند هستند؟ یک درصد از تمام واحدهای چند خانواده در ایالات متحده دارای یک دستگاه هوشمند واحد هستند – هر دستگاه هوشمند: کلید چراغ، سایه، کنترل دسترسی.
در حال حاضر یک انتقال عظیم در جریان است، جایی که هر چیز در داخل یک ساختمان هوشمند می شود و ما در سپیده دم آن هستیم.
با این حال، من معتقدم که فرصت در فن آوری آب و هوا چند برابر از آن است، زیرا هزینه های مورد نیاز برای کربن زدایی صنعت املاک و مستغلات بسیار زیاد است. هزینه کربن زدایی صنعت املاک تجاری آمریکا ۱۸ تریلیون دلار تخمین زده می شود.
این فقط صنعت املاک تجاری ایالات متحده است. برای در نظر گرفتن این موضوع، تولید ناخالص داخلی ایالات متحده بین ۲۲ تریلیون تا ۲۳ تریلیون دلار است و ما باید صنعت املاک و مستغلات را طی ۲۰ سال آینده کربن زدایی کنیم، بنابراین یک راه برای فکر کردن به آن این است که ما باید تقریباً یک سال از ایالات متحده را صرف کنیم. تولید ناخالص داخلی در ۲۰ سال آینده فقط با کربن زدایی دارایی های فیزیکی ما به دست می آید.
حوزه های عمده هزینه ای که روی آنها تمرکز کرده اید کجا هستند؟
من یک مثال بسیار ملموس به شما می زنم که به معنای واقعی کلمه عینی است. اگر بتن یک کشور بود، پس از ایالات متحده و چین، سومین تولیدکننده گاز CO2 در سیاره زمین بود. به طور کامل ۷.۵ درصد از انتشار CO2 جهانی از ساخت بتن حاصل می شود.
این ماده بعد از آب بیشترین استفاده را در سیاره زمین دارد. بنابراین شما این ماده خام را دارید که ورودی برای همه زیرساختهای ما است – همه شهرهای ما، همه خانههایی که در آن زندگی میکنیم، همه ساختمانهایی که در آنها تجارت میکنیم – و ۷.۵ درصد از انتشار CO2 جهانی را ایجاد میکند.
بنابراین مسابقه در حال حاضر برای شناسایی فرصتی برای ساخت سیمان کربن خنثی یا کربن منفی در جریان است. ما در واقع در شرکتی به نام بریمستون سرمایه گذاری کردیمدر کنار بیل گیتس و جف بزوس، زیرا آنها نیز این فرصت را می بینند که این یکی از دسته بندی های اصلی هزینه است که ۱۸ تریلیون دلار مورد نیاز برای کربن زدایی املاک و مستغلات قرار است در آن هزینه شود.
سپس میتوانید به پایینتر [فهرست] بروید، از شیشه، فولاد، الوارهای چند لایه – فقط همه موادی که در ساخت ساختمانها استفاده میشوند.
بلافاصله و این بیشتر یک سوال در مورد تغییر کاربری فضا است، اما فکر می کنید فضای اداری کم استفاده در این کشور طی ۱۸ تا ۲۴ ماه آینده چه خواهد شد؟ بهویژه در سانفرانسیسکو بسیار شدید است، با توجه به جمعیت کارکنان فناوری آن که به دفتر بازنگشتهاند.
من فقط از سانفرانسیسکو خیلی نتیجه گیری نمی کنم. من فکر می کنم سانفرانسیسکو احتمالاً بیشترین آسیب را دیده است. من فکر نمی کنم سانفرانسیسکو قناری معدن زغال سنگ برای بقیه صنعت اداری ایالات متحده باشد.
اما با این گفته، فکر میکنم اکنون در لحظهای هستیم که آونگ آشکارا به سمت کار ترکیبی و شرکتها کوچکتر کردن ردپای فیزیکی خود حرکت کرده است، اما شما از قبل شروع کردهاید که این چیزها دایرهای و چرخهای هستند و اینکه برخی از کارمندان واقعاً میخواهند به دفتر بازگردند، در حالی که مدیران اجرایی میگویند:
«مشاوره کردن و فرهنگسازی و ایجاد کارایی عملیاتی که زمانی در یک دفتر در محیطی کاملاً دور داشتیم، سخت است. بنابراین احساس من این است که ما احتمالاً دو تا سه سال از چرخش آونگ دیگری به سمت شرکتهایی که خود را در یک دفتر فیزیکی تعدیل میکنند فاصله داریم. من فکر میکنم که ما بهطور مصنوعی از نظر احساسات و تقاضا برای پست در یک فرورفتگی ضعیف هستیم.»