تکنولوژی

بررسی Apple MacBook Pro چهارده اینچی M2 Max

به گزارش اپ خونه، معلوم شد که آنها به دلیلی آن را Pro می نامند.
M2 Air به همان اندازه که اپل تا به حال به مک بوک کامل نزدیک شده است. این یک نوع ایده‌آل افلاطونی برای این دسته است، و اوج به‌روزرسانی‌های کلیدی خط تولید است، از جمله ورود (و ارتقا) سیلیکون اپل و پذیرش این شرکت که برخی چیزها ( صفحه‌کلیدهای بد ، نوار لمسی ) به سادگی کار نمی‌کنند. ، مهم نیست چقدر تلاش کرد.

در مجموع، فکر نمی‌کنیم تا به حال لپ‌تاپ اپل را بیشتر از مک‌بوک ایر ۲۰۲۲ دوست داشته باشیم، و پیش‌بینی نمی‌کنیم که به این زودی تغییر کند – حداقل شاید تا زمانی که ایر ۲۰۲۳ برسد.

حتی با ورود دو مدل پرو جدید در این ماه، Air سال گذشته همچنان بهترین لپ‌تاپ رایجی است که اپل تا به حال ساخته است.

مالش وجود دارد، البته. همیشه وجود دارد. صرف نظر از همه نوآوری هایی که بر روی آنها ساخته شده است، هیچ کامپیوتر تولید انبوهی همه را راضی نخواهد کرد. در واقع، به عنوان یک خط، هوا همیشه به همان اندازه با چیزهایی که کنار گذاشته تعریف شده است.

درست است که Air در حال حاضر در کمترین میزان مصالحه قرار دارد، اما نازک و سبک کردن یک محصول همیشه به معنای سازش بوده است.

اینجاست که حرفه‌ای‌های جدید وارد می‌شوند. خط تولید اپل در طول سال‌ها بسیار کاهش یافته و جریان یافته است. با ناپدید شدن مک‌بوک استاندارد، Air از حالت فوق‌قابل حمل مسافرتی به لپ‌تاپ پیش‌فرض این شرکت تبدیل شده است.

مدل M1 به عنوان ورودی «بودجه» باقی مانده است، اما Air بهترین انتخاب برای اکثر کاربران بوده و همچنان ادامه دارد.

پس از سال ها اتکا به اینتل، اپل در سال ۲۰۲۰ با ورود سیلیکون داخلی همه چیز را باز کرد. اما حسی نیز وجود دارد که در آن شرکت خود را کمی در گوشه ای قرار داد و به سمت جلو حرکت کرد.

برای اکثر کاربران، افزایش قدرت بازدهی کمتری را ارائه می‌دهد، اگر مثلاً چندین ویدیوی ۸K را ویرایش نکنید یا به صورت سه بعدی رندر نکنید. البته با توجه به خط سیر الزامات محاسباتی، این بدان معنا نیست که چنین توانی در آینده مورد نیاز نخواهد بود. فقط این است که فاصله ۸۰۰ دلاری بین قیمت اولیه M2 Air و M2 Pro MacBook Pro (نوعی لقمه) در نهایت برای کاربر معمولی شما منطقی نیست.

شاید این یک روش بسیار طولانی برای گفتن “Pro” در مک بوک پرو باشد که نسبت به قبل مفهومی کمتر مبهم است. همیشه کاملاً واضح بوده است که Mac Pro، برای مثال، برای حرفه ای ها طراحی شده است تا مصرف کنندگان قدیمی معمولی.

خط مک بوک کمی متخلخل تر است. اگر بیشتر مصرف کننده محتوا هستید تا خالق، دلایل زیادی برای جهش وجود ندارد. از سوی دیگر، اگر شما خالقی هستید که به دنبال قدرت زیادی در حال حرکت است، باید به آن گوش دهید.

اپل به راحتی به یک زبان طراحی خوب و سازگار با خط مک بوک، به استثنای نسخه ۱۳ اینچی پرو، عادت کرده است. سیستم سطح ابتدایی Pro یک کپسول زمانی عجیب و غریب از روزهای قبل باقی می ماند، با نوار لمسی مانند اندام باقی مانده و یادآور یک ایده خوب که در نهایت نتوانست وجود خود را توجیه کند.

کلیدهای بسیار راحت تر F بار دیگر در مدل های جدیدتر، جایی که به آن تعلق دارند، در بالای صفحه قرار می گیرند. TouchID (بهترین چیز در مورد نوار لمسی) در بالا سمت چپ قرار دارد. صفحه‌کلید همچنان نرم باقی می‌ماند، همانطور که در محصولات اپل ثابت است، اما به خوبی کار می‌کند و روزهای ناامیدی کلیدی بالاخره پشت سر می‌گذارند.

یکی از تمایزات زیبایی شناختی اصلی بین Air و Pro، مشبک‌های بلندگوی لاغر هستند که در کنار صفحه کلید قرار دارند. بلندگوها تقریباً همانقدر بلند هستند که می خواهید مجموعه ای از بلندگوهای لپ تاپ داشته باشند، و طراحی باز اجازه می دهد تا صدایی غنی تر از آنچه در پنل تکی ایر پشتیبان دریافت می کنید داشته باشید.

این برای یک ویدیوی سریع یا گوش دادن به موسیقی خوب است، اما تصور می‌کنیم اگر مثلاً در حال ویرایش صدا هستید، بدون در نظر گرفتن این موضوع، یک جفت هدفون می‌خواهید.

یکی دیگر از تفاوت های کلیدی پورت ها است. به عنوان یک قاعده کلی، هر چه تعداد پورت ها بیشتر باشد، بهتر است. مطمئناً در اینجا چنین است. در واقع، یکی از بارزترین مشکلات ایر، کمبود مکان برای اتصال وسایل است که محدود به MagSafe 3 اختصاصی، دو پورت ThunderBolt 4/USB-C و جک هدفون است.

مانند Air، Pro دارای یک جفت پورت USB-C در سمت چپ، درست زیر کانکتور MagSafe است. یکی از مشکلات بسیار خاص من با Air تصمیم به قرار دادن دو پورت USB-C روی هم است.

در مواردی که شیء متصل شده پورت دوم را مسدود می کند، قرار دادن یکی در دو طرف منطقی تر است. اینجا، خوشبختانه، سومی آن طرف می نشیند. از بازگشت MagSafe استقبال شده است. این یکی از محبوب‌ترین ویژگی‌های مک‌بوک‌های گذشته بود و چیز عجیبی بود که در طول راه از دست داد.

شایان ذکر است که با وجود سفارشی سازی برای این منظور، در واقع کمی کندتر از USB-C شارژ می شود. اما جدا شدن مغناطیسی کمی آرامش بیشتر برای افراد دست و پا چلفتی در میان ما است و پورت های دیگر را برای کارهای غیر شارژی دیگر آزاد می کند.

پورت نهایی یک خروجی HDMI است که از نمایشگرهای ۸K پشتیبانی می کند – اولین مورد برای خط مک بوک و یک ویژگی بسیار جذاب برای کلاس سازندگان است.

با این حال، اولین چیزی که در جعبه گشایی Pro جدید توجه شما را جلب می کند، وزن است. چیز سنگین است. وزن پیش فرض مدل ۱۴ اینچی ۳.۵ پوند است. ایر ۲.۷ پوند است. آیپد پرو ۱۲.۹ ۱.۵ پوندی است (قاب بدون صفحه کلید).

اگر پیش‌بینی می‌کنید که دستگاه ۵۰ درصد از زمان خود را در کوله پشتی شما صرف می‌کند، مطمئناً این چیزی است که ارزش آن را دارد. با ابعاد ۱۲.۳۱ x 8.71 x 0.61 اینچ، ردپای نیز در هر بعد بزرگتر از Air (11.97 x 8.46 x 11.97) است.

البته نه اینکه هیچ کدام از اینها تعجب آور باشد. این به نوعی کل معامله است. Pro اسب بخار و زنگ و سوت بسیار بیشتری ارائه می دهد. کمی ثابت تر بودن به نوعی با قلمرو همراه است. این نیز تا حدی به دلیل نمایشگر کوچکتر Air است که ۱۳.۶ اینچ نسبت به Pro 14.2 است.

مساحت سطح بزرگتر یک نتیجه قطعی است. صفحه نمایش علاوه بر بزرگتر بودن، به سادگی قابل مشاهده است. صفحه نمایش Liquid Retina 2560 x 1664 Air یک ضربه بزرگ به Liquid Retina XDR 3024 x 1964 دارد. تا ۱۶۰۰ نیت برای محتوای HDR یا ۵۰۰ (اوج کلی هوا) برای SDR واقعاً زیبا و روشن است.

نرخ تازه‌سازی در ۱۲۰ هرتز یکنواخت به حداکثر می‌رسد – دو برابر سرعت ایر. آیا هیچ کدام از اینها برای تماشای نتفلیکس ضروری است؟ نه واقعا. داشتنش خوبه؟ به طور مشخص. و مطمئناً یک صفحه نمایش موبایل عالی برای کسانی است که شرح وظایفشان شامل ایجاد محتوای بصری است.

macOS هنوز فاصله زیادی با تبدیل شدن به یک نیروگاه بازی دارد، اما در دهه گذشته راه زیادی را پیموده است و سیلیکون شخص اول بخش بزرگی از آن است.

Apple M2 Max

نسخه پایه (۱۹۹۹ دلار) Pro دارای تراشه M2 Pro با پردازنده ۱۰ هسته ای، پردازنده گرافیکی ۱۶ هسته ای، ۱۶ گیگابایت رم و ۵۱۲ گیگابایت حافظه داخلی است. واحد بررسی ارسال شده توسط اپل کاملاً در صدر خط نیست، اما بسیار نزدیک است. این گوشی M2 Max را با پردازنده ۱۲ هسته ای و پردازنده گرافیکی ۳۸ هسته ای، ۶۴ گیگابایت رم و ۲ ترابایت فضای ذخیره سازی دارد.

همانطور که پیکربندی شده است، ۴۱۰۰ دلار برای شما هزینه خواهد داشت. اگر واقعاً می خواهید همه چیز را وارد کنید، می توانید رم را تا ۹۶ گیگابایت و فضای ذخیره سازی را تا ۸ ترابایت افزایش دهید. ناگهان، ترازو را روی ۶۳۰۰ دلار پایین می آورید. این بیش از ۳ برابر هزینه واحد پایه است – افزایش ۴۳۰۰ دلاری. به عبارت دیگر، شما واقعاً می توانید این کودک را فریب دهید، اما این برای شما هزینه دارد.

عملکرد مطمئناً در بنچمارک ها منعکس می شود. تراشه Max در تست های تک هسته ای ۱۹۵۲ و در تست GeekBench 5 چند هسته ای به عدد ۱۵۲۴۹ رسید (میانگین سه تست). این یک افزایش واقعا چشمگیر نسبت به ۱۹۲۲ و ۸۹۷۴ ما با M2 Air است.

M1 Ultra هنوز هم همه آنها را با امتیاز چند هسته ای ۲۰۰۰۰+ به باد می دهد، اما در معماری دسکتاپ انتظار می رود. صراحتاً فکر کردن به آینده دسکتاپ مک (مک پرو، شاید؟) ذهن را درگیر می کند.

در این میان، دیدن دستاوردهایی که در دو سال گذشته برای پردازنده‌های نوت‌بوک به دست آمده، بسیار چشمگیر است. برخلاف Air، پرو دارای یک فن و یک جفت دریچه در دو طرف لوگوی حک شده مک بوک پرو در پایین سیستم است.

یک کوارتت پایه لاستیکی سیستم را کمی بالا می‌برد تا هوای خنک و گرم خروجی را به جایی برساند. حقیقت این است که شما احتمالاً در بیشتر فعالیت‌های روزانه فعال نمی‌شوید، اما زمانی که زمان آن فرا رسد که واقعاً سیستم را به حد خود برسانید، بسیار خوشحال خواهید شد که اپل بدون فن از این خط عبور نکرده است.

با امتیاز ۸۴۸۸۸، امتیاز GeekBench Metal به راحتی از M1 Max (~64000-66000) شکست می‌خورد که این ۳۸ هسته است. باز هم، M1 Ultra همچنان امتیازات GPU M2 Max (> 90000) را شکست می دهد.

عرضه سرسام‌آور تکرارهای سیلیکونی ممکن است برای مصرف‌کنندگان کمی تیره شود، اما قانون سرانگشتی در اینجا این است که M2 Max از تراشه‌های لپ‌تاپ مک موجود می‌گذرد و حتی در فاصله کمتری از M1 Ultra قرار می‌گیرد.

به عنوان مثال، پورت بومی macOS Resident Evil Village به آرامی بازی می‌کرد ، اگرچه قسمت پایین مک در لمس کاملاً گرم بود. با پخش برخی از عناوین Steam میتوان آن را کاملاً گرم کرد.

عملکرد عالی بود، احتمالاً هنگام بازی آن را روی میز نگه دارید (و شاید در حالی که در آن هستید یک کنترلر بلوتوث مناسب را بردارید). اگرچه سیلیکون اپل بسیار کارآمد است، اما فراتر از نیاز به خنک‌سازی با کارهایی که منابع زیادی دارند، نیست.

با کارهای روزانه، خنک می ماند. با این حال، لازم نیست سیستم را تا حد مجاز فشار دهید تا متوجه تفاوت قابل توجهی در قدرت پردازش شوید. کارهایی که به طور منظم انجام می‌ شود، مانند باز کردن برنامه‌ها و ویرایش صدای پادکست، به‌طور ادراکی زیپ‌تر هستند و با استفاده از جدیدترین Air به عنوان یک درایور روزانه انجام می‌شوند.

تراشه های جدید به روز رسانی های دیگری را فراتر از توان پردازشی ارائه می دهند. برخی از تغییرات جزئی در ISP (پردازنده سیگنال تصویر) وجود دارد – به ویژه در مورد کنتراست تصویر. وب‌کم که هنوز در آن بریدگی نمایشگر قرار دارد که دوست دارید یا از آن متنفر هستید، کمابیش همان سخت‌افزار ۱۰۸۰p است که در Air می‌بینید. دست انداز به ۱۰۸۰p ارتقاء طولانی مدتی بود که انتظار می رفت .

بالا: دوربین مادری مک بوک پرو. پایین: آیفون ۱۴ پرو از طریق دوربین تداومی

برخی از سخت افزارهای دوربین (به صفحه نمایش استودیو مراجعه کنید) شروع سختی داشتند. همانطور که می دانیم، در حال حاضر تنها می توان کارهای زیادی با پردازنده در مقابل سخت افزار دوربین خوب و قدیمی انجام داد، اما مطمئناً تا جایی است که کاملاً احساس راحتی کرد که از آن برای یک جلسه کاری استفاده کنیم.

البته، اگر یک آیفون دستی داشته باشیم (همانطور که معمولاً انجام می دهیم)، در عوض ویژگی دوربین تداوم Ventura را انتخاب می کنیم. در بالا، دو اسکرین شات گرفته شده در زوم را می بینید، یکی با وب کم داخلی و دیگری با آیفون ۱۴ پرو نصب شده. انتخاب ساده است.

در عین حال، عمر باتری کاملاً عالی است. با پخش ویدئو، من توان ۲۱.۵ ساعت از سیستم قبل از خاموش شدن صفحه نمایش خارج شد. این فقط از ۲۲ ساعت اعلام شده خجالتی است.

در همین حال، Air و Pro 13 اینچی به ترتیب تا ۱۸ و ۲۰ ساعت لیست شده اند. به راحتی می توان دید که اپل یک روز کامل را در یک یا دو نسل می گذراند. در ضمن، شما باید بتوانید از طریق آن پرواز مستقیم از نیویورک به سنگاپور بدون هیچ حادثه ای بگذرید .

در واقع، این یک کپسوله سازی کامل از Pros جدید است. آنها بزرگ، جسور و جسور هستند. آنها می توانند انواع کارهایی را انجام دهند که تنها چند نسل پیش در مک بوک غیرممکن به نظر می رسید.

آنها نشانگر هیجان انگیزی هستند که نشان می دهد نوت بوک های اپل تا چه حد پیشرفت کرده اند و بینشی را در مورد اینکه کارها به کجا می روند، ارائه می دهند، اگر این شرکت به سرعت فعلی تراشه های جدید خود چند بار در سال ادامه دهد.

چند نسل آخر مک ها می توانند کارهایی را انجام دهند که ممکن است قبل از همه گیری غیرممکن به نظر می رسید. در حالی که این شامل بازی می شود، آنها هنوز هم با تعاریف بسیاری ماشین های بازی نیستند.

اگر اجرای جدیدترین و پرمصرف‌ترین عناوین برای تجربه محاسباتی شما محوری است، این تمرین را می‌دانید. سیلیکون اپل با در نظر گرفتن گردش کار ساخته شده است. به عبارت دیگر، “Pro” حرفه ای تر و حرفه ای تر است. برای این کارها، این سیستم ها آواز می خوانند – و اگر می خواهید بعد از کار بازی کنید، تراشه های جدید در هر نسل به طور فزاینده ای قابلیت دارند.

همانطور که در بالا ذکر شد، این سیستم خاص طبق پیکربندی ۴۱۰۰ دلار است. با شروع قیمت پایه ۱۹۹۹ دلاری، ارتقاء از پردازنده گرافیکی ۱۰ هسته ای M2 Pro/GPU 16 هسته ای به پردازنده گرافیکی ۱۲ هسته ای/۱۹ هسته ای یک افزونه ۳۰۰ دلاری است.

افزایش آن به Max با پردازنده گرافیکی ۳۰ هسته ای، ۵۰۰ دلار افزایش نسبت به قیمت پایه است. قیمت بالای M2 Max با پردازنده گرافیکی ۳۸ هسته ای ۷۰۰ دلار است. وقتی به صندوق Apple.com خیره می‌شوید، چیزها می‌توانند خیلی سریع گران شوند.

شما سعی می‌کنید آینده را ثابت کنید و شرط‌های خود را پوشش دهید، زیرا در نظر می‌گیرید که آیا قصد دارید دستگاه خود را برای سه، پنج یا بیش از ۱۰ سال نگه دارید. این یک سرمایه گذاری است، درست است؟

ما پیش‌بینی نمی‌کنیم که اپل در آینده نزدیک یک جهش نسلی دیگر را به طور ناگهانی انجام دهد.

پیش‌بینی اینکه فناوری در یک دهه آینده کجا خواهد بود، می‌تواند یک کار احمقانه باشد، حتی اگر این اتفاق برای کسی که در این شغل مرکزی است، بیفتد. با این حال، همانطور که در بالا اشاره کردیم که Air همچنان بهترین مک‌بوک برای اکثر افراد است، نسبتاً مطمئن هستیم که M2 Pro برای اکثر حرفه‌های خلاقانه کافی خواهد بود.

اگر به قدرت آتش اضافی M2 Max نیاز دارید، احتمالاً از قبل می دانید که چه کسی هستید. و نمی‌توانیم بگوییم که دوست داشتیم برای مدتی از آن به عنوان راننده روزانه خود استفاده کنیم. این زمان‌های بارگذاری ممکن است ناچیز به نظر برسند، اما اضافه می‌شوند.

این تاییدی دوباره بر “Pro” در مک بوک پرو است: درشت، سنگین، فوق العاده سریع، پر از پورت ها و مملو از بهترین هایی که شرکت ارائه می دهد.

هنوز از هر ۱۰ نفر (اگر نه بیشتر) Air را به ۹ نفر توصیه می کنیم که  می پرسند در سال آینده کدام مک بوک را بخرم. اگر شما آن ۱۰ نفر هستید، تقریباً مطمئناً از قبل می دانید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا